• وبلاگ : آخرين صاحب لوا
  • يادداشت : قصه ي قلم
  • نظرات : 2 خصوصي ، 15 عمومي
  • ساعت دماسنج

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    دوستان عزيز ايشون دزدي بيش نيستند حالا من كه ايشون رو ميشناسم و باهاش زندگي كردم روشنتون مي كنم كه اين شاعر فرهيخته عجب مارمولكيه دو بيت اول كه كاملا از شعر شاعر شيرين سخن زير دزديده شده

    اي علي از قدرتي غالب بگو از علي ابن ابي طالب بگو

    از علي مرد عدالت مرد دين از علي خالص ترين خلق زمين

    بيت آخرش هم دزدي از شاعر شيرين سخن ديگري است كه مي فرمايد:در سكوت مبهم و سر بسته اش حرف مي زد نمي دونم چي چي پلك هاي خسته اش اين از اين كه از نوحه هاي حاج منصور شنيده

    حالا بعدي............ چند بيتي چون از بهاره شنيده بود چند بيتي هم كه از من اقتباس كرده بود دقيقا كلمات من بود

    در ضمن اون آقاي برقعي هم خودش نفهميده كه هاجر ما چه جوري ازش دزديده چون نحوه برخوردش با قلم و ادامه شعر كه الان مجالش نيست كه توضيح بدم و شاعر نمي گذارد . حالا بريد قضاوت كنيد كي دزده كي شاعر تازشم خيلي چيز ها رو تهديد شدم كه اگه بگم......... بگذريم خوشحال شدم و مطمينم كه هاجر اينا رو به نفع خودش عوض خواهد كرد يا حق

    پاسخ

    بسم الله، خواهر عزيزم هر كس كه اين شعر رو شنيده انقدر دلش سوخته كه نشسته زار زار گريه كرده يكيشم خود بابا ،عزيزم حرفهاي شما رو من تكذيب نمي كنم ولي يه سوال دارم؟به نظر تو هر كس كه مي خواد يه شعري بگه نمي تونه از كلماتي كه يه نفر قبلي با اون شعر گفته شعر بگه اگه اين طوري بود همه ي كلمات دنيا با شعر گفتن شاعراي اوليه تموم ميشد همه ي عالم و آدم مي دونن كه تو حسودي بيش نيستي نمي دونم انگشت به دهن موندم ولي اشكال نداره هر چي دلت خواست گفتي و من صبورانه به حرف هات گوش كردم خود بهاره همين الان پشت تلفن به من گفت كه اصلا از من تقليد نكردي مشاهده هم فرمودي كه آقاي برقعي چي نوشتند اين كارا عيبه حسودي مال سن تو نيست خودتو درست كن ولي با همه ي تخريب كردنات و گوشكوب بودنات دوست دارم_حق يارت